asemanaabi asemanaabi .

asemanaabi

فروش تجارت از طريق فروش سهام شركت تجاري و توسط خود شركت

  • منظور از فروش تجارت چيست ؟

فروش تجارت همچون فروش هر شي ء مركب از اجزاء متعدد، به دو صورت فروش يكجا و فروش جزء به جزء متصور است. فروش جزء به جزء را به  " برچيدن تجارت " و فروش يكجا را به " فروش تجارت " تعبير مي نمايند. ثبت شركت طبيعتاَ فروش يك جا، در بسياري موارد، سود آور تر از فروش جزء به جزء يا برچيدن تجارت است زيرا در فروش يكجا، ارزش افزوده تركيب عوامل تجارت نيز نهفته است.
فروش تجارت در شركت هاي تجاري، به دو صورت كاملاَ متفاوت فروش سهام شركت و فروش تجارت توسط خود شركت اتفاق مي افتد. در مورد شركت هاي مدني نيز اين دو نوع از فروش قابل تصور است.
الف) فروش تجارت از طريق فروش سهام شركت تجاري
فروش تجارت از طريق فروش سهام ، ساده ترين روش براي خارج شدن از گردونه تجارت است . آن چه در اين روش اتفاق مي افتد در واقع جا به جايي سهامداران شركت تجاري است و از جهت تئوري، تجارت ، كماكان متعلق به شركت تجاري مي ماند.

  • شرايط فروش سهام :

اصولاَ فروش سهم همانند هر حق مالي ديگر با توافق انتقال دهنده و انتقال گيرنده محقق مي شود. معذلك در اغلب انواع شركت هاي تجاري، موافقت شركت نيز لازم است زيرا شخصيت هر شريك ( سهامدار )، براي ساير شركا داراي اهميت است.

  • آثار فروش سهام :

مزيت بزرگ فروش تجارت از طريق فروش سهام را مي توان در آثار آن ملاحظه نمود. در اين روش، به استمرار حيات شركت تجاري و تجارت متعلق به شركت ، هيچ گونه خللي وارد نمي شود و فقط شركا ( سهامداران ) جاي خود را به يكديگر مي دهند. بدين ترتيب ، حقوق و تعهدات شركت تجاري، در قبال اشخاص ثالث، دستخوش هيچ گونه تغييري نمي گردد.
ب) فروش تجارت به وسيله خود شركت
فروش تجارت به وسيله خود شركت در برابر فروش تجارت به وسيله فروش سهام ، به اين معناست كه سهامداران شركت فروشنده تغييري ننموده بلكه تجارت متعلق به شركت به غير منتقل مي گردد. مثلاَ كارخانه متعلق به شركت الف به شخص ب فروخته شده و در نتيجه ، شركت الف تبديل به يك ظرف خالي مي شود.

  • فرآيند تصميم گيري :

تصميم به فروش تجارت از جمله تصميمات مهم است و فرآيند اتخاذ آن با توجه به نوع شركت و با توجه به ساز و كار اداره كه در اساسنامه منعكس مي گردد، متفاوت است. معذلك منطق تصميم گيري يكسان است ؛ سهامداران مايلند كه ظرف خالي يا پوسته شركت را براي خود حفظ كنند و به علاوه حدس مي زنند كه فروش تجارت، يعني فروش يكجا مقرون به صرفه تر از برچيدن و فروش اجزاء تجارت است.

  • فرآيند فروش تجارت

برخلاف تصفيه و انحلال شركت ، براي فروش تجارت قانون خاصي وجود ندارد. لذا اين عمل بايد با رعايت قوانين عام و خصوصاَ با توجه به موارد زير صورت پذيرد :
- عمل فروش تجارت، وظيفه مديران شركت است كه البته بايد در محدوده اختيارات ايشان، انجام پذيرد ،
- در فروش تجارت، بايد به ارزش نهفته در تركيب عوامل توليد كالا يا خدمت توجه گردد. اساساَ انگيزه اصلي فروش تجارت ، به جاي برچيدن آن ، دريافت بهاي اين ارزش نهفته است. به عبارت ديگر تركيب نمودن عوامل توليد ، محصول كار بوده و داراي ارزش است ،
- عملكرد خوب تاجر، ايجاد شهرت نموده و مشترياني را به سوي خود جلب نموده است. پس از فروش تجارت مي توان حدس زد كه لااقل ثمرات بخشي از اين شهرت نصيب انتقال گيرنده تجارت شود. در قيمت گذاري تجارت، به اين ارزش نيز تحت عنوان حق كسب و پيشه يا عناوين مشابه، توجه مي گردد ،
- چنانچه محصول يا محصولات توليدي، داراي يك علامت تجاري شناخته شده باشد، انتقال گيرنده انتظار دارد كه براي كمال بهره برداري از شهرت ايجاد شده، حق استفاده از علامت تجاري نيز به وي منتقل گردد ،
- طبق ماده 12 قانون كار، با فروش تجارت ، تغييري در موقعيت كارگران ايجاد نشده و فقط كارفرماي ايشان تغيير مي كند. هدف مقنن اين بوده است كه كارگران از قبل فروش تجارت آسيب نبينند ،
- برخلاف كارگران كه راجع به آن حكم خاصي در قانون كار وجود دارد ، فروش تجارت موجب انتقال اتوماتيك تعهدات قراردادي از فروشنده تجارت به خريدار تجارت نمي گردد مگر اينكه توافق سه جانبه اي شكل گيرد ،
- اغلب انواع تجارت مستلزم اخذ مجوزهاي متعدد از مراجع نظارتي دولتي است. برخي از اين مجوزها به اعتبار وجود كيفيت هاي لازم در لوازم و روش هاي توليد محصول است. طبيعتاَ مجوزهاي اخير قابل نقل و انتقال بوده و همراه با ديگر اجزاء تجارت به خريدار منتقل شده و بهايي براي آن ها در نظر گرفته مي شود ،
- هر تجارتي زاينده ديون دولتي همچون ماليات، عوارض، حق بيمه و غيره است. اصولاَ اين ديون نبايد به انتقال گيرنده تجارت منتقل گردد اما قوانين خاص متعددي وضع شده اند كه غالباَ براي انتقال دهنده و انتقال گيرنده مسئوليت تضامني در اداي اين ديون ايجاد مي كنند.

  • آثار فروش تجارت

با فروش تجارت، شخصيت حقوقي شركت باقي مانده و كماكان تاجر محسوب است. بنابراين تغييري در وضعيت نام شركت ايجاد نمي گردد زيرا نام برخلاف علامت تجاري كه معرف محصول است ، معرف شخص بوده و به خريدار تجارت، منتقل نمي گردد. حقوق و تعهدات قراردادي شركت نيز اصولاَ بدون تغيير باقي مي ماند مگر اينكه از طريق توافق سه جانبه به خريدار تجارت منتقل شده باشد و يا به حكم قانون، به تبع فروش تجارت، به خريدار منتقل گردد.
ج) فروش تجارت به وسيله شخص حقيقي تاجر

  • فرآيند فروش تجارت

فرآيند فروش تجارت به وسيله شخص حقيقي تاجر تفاوتي با فروش تجارت به وسيله شركت تجارتي ندارد جز اينكه شخص حقيقي تاجر، اصالتاَ مبادرت به فروش نموده و دغدغه تشخيص حدود اختيارات را ندارد.

  • آثار فروش تجارت

برخلاف آنچه در مورد شركت تجاري بيان شد، فروش تجارت ، وضعيت تاجر بودن شخص حقيقي را از وي سلب مي كند مشروط بر اينكه اسباب ديگري كه موجب تاجر تلقي شدن وي گردد، در ميان نباشد. حقوق و تعهدات قراردادي شخص حقيقي تاجر همانند شركت تجاري، بدون تغيير باقي مي ماند مگر در محدوده استثنائاتي كه در مورد شركت تجاري ذكر شد.


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۱ فروردين ۱۴۰۳ساعت: ۰۵:۳۵:۲۸ توسط:fatemeh موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :